ستاره غریب



ممکنه توی زندگیمون خیلی کتاب خونده باشیم ولی بعضی کتاب رو خوندیم،نه خوندیما نه!خوووندیم،

گاهی با خوندن کلمات یک کتاب سیل احساسات از قلبت سرازیر میشه،

گاهی با خوندن کلمات یک کتاب ت خوردن دلت و احساس میکنی،

گاهی با خوندن کلمات یک کتاب  سنگینی فهمیدن و تو مغزت درک میکنی،

گاهی با خوندن کلمات یک کتاب جهانت عوض میشه،

آخ که چه لذتی داره خوووندن این کتابا.

 

 

وقتی خوووندن یک نوشته میتونه اینقدر لذت بخش و تاثیر گذار باشه،نوشتنش چه حسی داره؟

اولین باری که دلم خواست بنویسم یه صبح برفی بود، دلم میخواست بنویسم از اون روز امتحان برفی تو دانشگاه ولی، ننوشتم.

وبلاگ ساختم،نوشتن و امتحان کردم ولی نشد اونیکه میخواستم.

مدتی دوباره هوایی شدم برای نوشتن

میخوام بنویسم،نه بنویسما نه!بنووویسم

 

میخوام بنووویسم از مدرسه،دانشگاه،حوزه،زندگی .توی یه گوشه دنج از بیان،شاید جهان یکی عوض شدشاید


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

تو چه دانی قلمِ صُنع به نامت چه نوشت؟ طراحی داخلی و دکوراسیون منزل خریدو فروش نقدو اقساط اتومبیل تجربيات معلمان دوم گناوه نیو فولدر دو کلمه حرف حساب آموزش کار با دستگاه نانو گلس مسیر پاکی Business Advisers